۲۳ مهر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۳۹۰۲
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۳۹۰۲
انتشار: ۱۴:۴۱ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۴

پرواز در قاب‌های بی‌زمان / به یاد ناصر تقوایی

پرواز در قاب‌های بی‌زمان / به یاد ناصر تقوایی
هر موجی که می‌آید، اسرارشان را با خود می‌برد به عمق دریا. در قهوه‌خانه، سایه‌ها بر دیوار خیس می‌رقصند، دود سیگار حرف‌های ناگفته را در خود می‌پیچد. لیوان چای نیمه‌خورده‌ای روی میز، روایتی ناتمام از انتظار. 

عصر ایران ؛ مانی بادیه ــ غروب، باغ دایی‌جان در هاله‌ای از نور طلایی فرو می‌رود. شنل نظامی در باد پاییزی می‌رقصد، همچون پرچمی برای امپراتوری خیالی. دستان زمخت مش قاسم، نقشه‌های تا شده را با حرکتی آیینی می‌گشاید، گویی تقدیر را ورق می‌زند. 
از پنجره، سایه عزیزالسلطنه بر سماور می‌افتد، نگهبانی بی‌صدا بر فنجان‌های خالی. 
آنسوتر، پشت درخت توت، نسترن و سعید جهان موازی عاشقانه‌ی خود را می‌سازند، در فاصله‌ای که از نگاه دایی‌جان پنهان مانده. 
ساحل، مردی در پالتوی کهنه به موج‌ها خیره شده. زنی روی شن‌ها خطوطی موازی می‌کشد، نقشه‌هایی برای گریز. 
هر موجی که می‌آید، اسرارشان را با خود می‌برد به عمق دریا. در قهوه‌خانه، سایه‌ها بر دیوار خیس می‌رقصند، دود سیگار حرف‌های ناگفته را در خود می‌پیچد. لیوان چای نیمه‌خورده‌ای روی میز، روایتی ناتمام از انتظار. 
دریا طوفانی است. دستان ناخدا بر سکان کشتی فرمانروایی می‌کند، هر موج توفان، دشمنی است سرسخت. باید زنده ماند. عکس زن، روبروی چشمانش، تکیه‌گاهی است در این نبرد نابرابر.
آنسوتر، در کوچه‌های جنوب، ماهیگیران در برابر باد جن صف بسته‌اند. پیرمردی با چشمانی به وسعت دریا، ذکری می‌خواند که باد آن را با خود می‌برد. 
اتاقی با کاغذهای سفید. زنی که مداد در دستش همچون پرنده‌ای اسیر می‌لرزد. پرده‌ها بر باد موج می‌زنند، همچون کاغذهایی که هرگز خطی بر آنها نیامده. و در باغ، اسدالله میرزا زیر درخت سیب نشسته. دوستعلی از پشت شاخه‌ها تماشا می‌کند، نگاه‌هایی که در فاصله‌ای کم، ابدی شده‌اند. 
دستان تقوایی فریم‌ها را می‌چیند. 
ماهیگیران باد جن با مش قاسم هم‌قاب می‌شوند، رنج و طنز در هم می‌آمیزند. سایه دایی‌جان بر ساحل آرامش در حضور دیگران می‌افتد، توهم و واقعیت در هر قاب به رقص درمی‌آیند. 
آیینه قهوه‌خانه همه را در خود جای داده.
دایی‌جان و ناخدا، زن تنها و ماهیگیران، مش قاسم و اسدالله میرزا. 
تقوایی خودش هم به آیینه می‌آید. چشمانش خسته‌اند.
کار کار اینگیلیسی‌هاست حتما! وگرنه که ما آدم‌هایی ساده با آرزوهایی ساده‌ایم
ما برای مُردن نیامده بودیم وگرنه که همه می‌دانیم تا قبر آآآ

ارسال به دوستان
فرجی؛ اعجوبه‌ای در مسیر باریک افتخار؛ رمز موفقیت پسر ۱۵ ساله چیست؟ وزیر کشاورزی: تا دو روز دیگر قیمت گوشت کاهش می‌یابد قطر مالک نقاشی مشهور شد روز عصای سفید و حمایت از نابینایان در نظام حقوقی ایران/ صدا و سیما به تکلیف قانونی خود عمل می‌کند؟ این ایالت ازدواج انسان با هوش مصنوعی را ممنوع می کند توضیح حماس درباره عدم مطابقت یکی از اجساد تحویل شده به صهیونیست‌ها رسوایی در دوومیدانی بریتانیا؛ مربی المپیکی به اتهام تجاوز جنسی کودکان محاکمه می‌شود جنگ مالی چین و NBA بر سر وستبروک؛ پیشنهادی ۴ برابر برای تنها ۲۳ بازی شرم الشیخ بسته شد؛ گام بعدی جهان چیست؟ بن‌بست سیاسی ایران: راه‌حل در استعفای دولت است یا انحلال مجلس؟ کوچک‌ترین کشورهای تاریخ جام‌جهانی؛ مینی‌پیتزا در بزرگ‌ترین فستیوال جهان/ از کشور 350 هزاری نفری تا حسرت بحرین لایحۀ جنجالی در آمریکا؛ تلاش برای ممنوعیت قانونی ازدواج با هوش مصنوعی بن‌بست دیپلماتیک: آیا گره ایران و آمریکا باز می‌شود؟ شمخانی: ایران در این صورت تنگه هرمز را می‌بندد(فیلم) تندروها در مجلس‌ بازهم برای توقف اجرای CFT ناکام ماندند